انجام مشاوره پایان نامه,پروپوزال،مقاله علمی پژوهشیisc،ISI،انتخاب موضوع رایگان.تهیه وترجمه،عقدقرار داد؛دفتر مرکزی  09128984021

انجام مشاوره پایان نامه,پروپوزال،مقاله علمی پژوهشیisc،ISI،انتخاب موضوع رایگان.تهیه وترجمه،عقدقرار داد؛دفتر مرکزی 09128984021

پایان نامه,پروپوزال؛مدیریت حسابداری ادبیات مدیریت بازرگانی مدیریت مالی مدیریت حقوق حقوق عمومی حقوق خصوصی حقوق بین الملل قاله علمی پژوهشیisc،ISI،انتخاب موضوع رایگان.انجام مشاوره تهیه.ترجمه انجام پایان نامه پاورپوینت اکسپتisi،روش تحقیق. انجام پژوهش و تحقیقات
انجام مشاوره پایان نامه,پروپوزال،مقاله علمی پژوهشیisc،ISI،انتخاب موضوع رایگان.تهیه وترجمه،عقدقرار داد؛دفتر مرکزی  09128984021

انجام مشاوره پایان نامه,پروپوزال،مقاله علمی پژوهشیisc،ISI،انتخاب موضوع رایگان.تهیه وترجمه،عقدقرار داد؛دفتر مرکزی 09128984021

پایان نامه,پروپوزال؛مدیریت حسابداری ادبیات مدیریت بازرگانی مدیریت مالی مدیریت حقوق حقوق عمومی حقوق خصوصی حقوق بین الملل قاله علمی پژوهشیisc،ISI،انتخاب موضوع رایگان.انجام مشاوره تهیه.ترجمه انجام پایان نامه پاورپوینت اکسپتisi،روش تحقیق. انجام پژوهش و تحقیقات

موضوعات روش تحقیق .پایان نامه. انتخاب موضوع. نگارش. مشاوره و ویرایش مقاله ترجمه

رابطه رضایت شغلی با حمایت اجتماعی و سلامت روان کارمندان
(کارکنان دانشگاه ها)
  
مقدمه: بهره وری موضوعی است که در سرلوحه فعالیت های صنعتی و سازمانی بوده، روانشناسان متخصص در این رشته تلاش می‌کنند متغیرهای عمده بهره‌وری را شناسایی کرده مورد تحقیق و پژوهش قرار دهند. از جمله عوامل مؤثر در بهره‌وری، عامل نیروی انسانی شاغل در سازمان هاست که امروزه به عنوان سرمایه‌های اصلی هر سازمان محسوب می‌شوند.
در این راستا تلاش و کوشش سازمان ها از سویی جذب توانمندترین و کارآمدترین نیروها و از سوی دیگر حفظ و نگهداری چنین نیروهایی است. نیروهای توانمند، با نشلاط و پرانگیزه قادرند بار مسئولیت های سازمانی را به دوش بکشند و موجبات ترقی و تعالی و توسعه در ابعاد مختلف درون و برون سازمانی را فراهم آورند.
تحقیقات فراوانی که در روان شناسی و علوم رفتاری انجام گرفته نشان داده است که رضایت از شغل یا عدم رضایت از آن از جمله عوامل عمده، حائز اهمیت و تأثیرگذار در زمینه بهره‌وری است. این مفهوم اکنون در مباحث رفتار سازمانی جایگاه ارزشمندی را به خود اختصاص داده است.
امروزه مشخص شده است که هرچه کارکنان راضی‌تر باشند با انگیزه بیشتری به فعالیت های روزمره خود می‌پردازند و لذا کارآیی بالاتری داشته بهره‌وری را در سازمان افزایش می‌دهند. عوامل مختلفی می‌تواند بر رضایت شغلی کارکنان تأثیر بگذارد، شهمیری(1379) دریافت که بین متغیرهای جنس، سطح تحصیلات، رشته شغلی، نیازهای سطح پایین، نیازهای سطح بالا، تنوع شغلی، کاربردتخصص، ازخودبیگانگی، مشارکت سازمانی و عدالت سازمانی و رضایتمندی شغلی، رابطه‌ای معنی دار وجود دارد.
رضایت شغلی به عنوان حالت هیجانی لذت بخش تعریف شده است که از ارزیابی واکنش عاطفی و نگرش فرد نسبت به شغل ناشی می شود در واقع رضایت شغلی احساس فرد نسبت به شغل خود است. فردی با رضایت شغلی بالا شغل خود را دوست دارد و ارزش زیادی برای آن قائل است. رضایت شغلی از جمله عواملی است که تاثیر آن علاوه بر سازمان بر زندگی خصوصی و بیرون سازمانی فرد هم مشاهده می شود.
تحقیقات زیادی در زمینه رضایت شغلی و سلامت روانی افراد انجام شده است رضایت شغلی می تواند در رضایت فرد از زندگی، دید فرد نسبت به جامعه و سلامتی فرد تاثیر بگذارد. افرادی که از کار خود راضی هستند با انگیزه بیشتری به فعالیت های روزمره خود می پردازد و کارایی بالاتری دارند در نتیجه بهره وری سازمان هم تحت تاثیر قرار می گیرد. نبود رضایت شغلی باعث افزایش غیبت، ترک خدمت، جابجایی و سوانح حین کار می شود که هرکدام از این عوامل می تواند هزینه های سنگینی به سازمان وارد کند. برای پیشگیری از چنین رفتارهای مخربی لازم است سازمان ها آن چه را که به رضایت کارکنان منجر می شود بدانند.
یکی از جنبه های رضایت شغلی که به طور معمول نادیده انگاشته می شود رابطه آن با سلامت کارکنان است. کار یکی از ابعاد جدایی ناپذیر زندگی انسان است. هرچند که محیط کار یک منبع برای ابتلا به بیماری های گوناگون به حساب می آید. از یک سو عوامل بیماری زای محیط کار سلامت کارکنان را به خطر می اندازد و از سوی دیگر به کارگیری نامناسب ابزار آلات و یا نقص فنی آن ها می تواند منجر به حوادث ناگوار شغلی شود.
بنابراین باید در محیط کار برنامه های لازم برای ارتقای سلامت کارکنان در مقابل بیماری های شایع انجام داد. این برنامه ها می تواند منجر به کاهش بیماری ها، کاهش غیبت از کار، بالا رفتن روحیه کاری، کاهش سوانح شغلی، نزول هزینه های بیمه سلامتی و هزینه مراقبت از بیمار و غرامت شود به این ترتیب کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری را سبب شود.
با توجه به مطالب بالا، تحقیق کنونی درصدد پاسخ به سوال اصلی تحقیق که عنوان تحقیق است، می باشد. این تحقیق قصد دارد به بررسی و شناخت رابطه رضایت شغلی با حمایت اجتماعی و سلامت روان در بین کارمندان بالاخص کارکنان دانشگاه ها بپردازد.

فرضیه ها
-    بین رضایت شغلی و حمایت اجتماعی کارمندان دولت رابطه وجود دارد؟
-    بین رضایت شغلی و سلامت روانی کارمندان دولت رابطه وجود دارد؟
-    بین حمایت اجتماعی و سلامت روانی کارمندان دولت رابطه وجود دارد؟

رضایت شغلی
در منابع تعاریف متعددی از رضایت شغلی ارائه شده است. ساعتچی (1372) رضایت شغلی را درجه ای از خشنودی می داند که کارمند از ارضای نیازهای خود به وسیله شغلش تحصیل می کتد. شفیع آبادی (1371) معتقد است رضایت شغلی نوعی احساس فرد نسبت به شغلش است. به عبارت دیگر، میزان کلی تاثرات مثبتی که افراد نسبت به شغلشان دارند، مثلا زمانی که گفته می شود فرد رضایت شغلی دارد، منظور این است که فرد شغل خود را دوست دارد و احساسات او نسبت به آن مثبت است.
از سوی دیگر رضایت شغلی مسأله‌ای است که بسیاری افراد با آن دست به گریبانند. چه افراد جویای کار که می‌خواهند برای اولین مرتبه محیط کار را تجربه کنند و چه کسانی که سال هاست در حرفه خود مشغولند و از مشکلات آن رنج می‌برند. محیط کار هر انسانی خانه دوم اوست، چه بسیار افرادی که عمده ساعات شبانه روز خود را مجبورند در محیط کاری خود بگذرانند. ساده پیداست که این محیط نیز همچون خانه باید برآورنده حداقلی از نیازهای روحی و روانی افراد باشد تا آن ها بتوانند ضمن کسب درآمد به ارتقای دانش حرفه‌ای خود پرداخته و خدمتی صادقانه ارائه دهند.
محققان رضایت شغلی را از دیدگاه‌های گوناگونی تعریف کرده‌اند. گروهی رضایت شغلی را براساس نوع عامل روانی تعریف کرده و آن را نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال می‌انگارند. یعنی اگر شغل موردنظر لذت مطلوب را برای فرد تأمین نماید در این حالت فرد از شغلش راضی است(زردان، 1376: 66).
در مقابل چنانچه شغل موردنظر رضایت و لذت مطلوب را به فرد ندهد در این حالت فرد شروع به مذمت شغل نموده و درصدد تغییر آن برمی‌آید. هاپاک، رضایت شغلی را مفهومی پیچیده و چند بعدی می‌داند و این مفهوم را با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی مرتبط می‌کند و تأکید می‌کند تنها یک عامل موجب رضایت شغل نمی‌شود، بلکه ترکیبی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می‌شود که فرد شاغل در لحظه معینی از شغلش احساس رضایت نماید و از آن لذت ببرد. گروهی دیگر از محققان عوامل مختلفی از قبیل میزان درآمد، ارزش اجتماعی شغل، شرایط محیط کار و فرآورده‌های آن و حمایت اجتماعی را به عنوان عوامل احساس رضایت از شغل نام می‌برند(شفیع‌آبادی، 1389: 52)
عوامل متعددی وجود دارد که در کنار هم می‌توانند ایجاد کننده رضایت شغلی در افراد باشد. چه بسا تنها نبود یک عامل از مجموع این عوامل می‌تواند از ایجاد رضایت در فرد بکاهد یا حتی او را در زمره افراد ناراضی از شغل خود قرار دهد. میزان درآمد، وجهه اجتماعی، امکان ارتقای شغلی، حمایت اجتماعی و نقش مدیریت، نحوه مدیریت در محل کار، عدم تبعیض و میزان آگاهی فرد از شغل خود از مهمترین عوامل ایجاد رضایت شغلی در افراد است.
به‌عبارت دیگر، رضایت شغلی با تحقق مجموعه‌ای از عوامل حاصل خواهد شد؛ این عوامل در پنج دسته قرار می‌گیرند: ماهیت و شرایط کار، حقوق و دستمزد، فرصت‌های موجود برای پیشرفت و ارتقای شغلی، نحوة سرپرستی، و روابط با همکاران (ازکمپ، 1381؛ هومن، 1381؛ حریری، 1381).
لازم به توضیح است که؛ حمایت اجتماعی در دسته پنجم قرار می‌گیرد. مطالعات پژوهشی نشان داده است افرادی که از سیستم حمایت اجتماعی خوبی برخوردارند، نسبت به زندگی خود خوشبین‌ترند. مطالعات دیگر نیز نشان داده است که این افراد در غلبه برافسردگی و سازگاری شغلی و در نهایت رضایت شغلی بالا موفق‌ترند(آلن و ایوانز 1993).

حمایت اجتماعی
یکی از مفاهیم روانشناختی که اخیراً توسط دانشمندان علوم تربیتی مطرح گردیده است، حمایت اجتماعی می‌باشد. این موضوع نیز یکی از نیازهای اساسی افراد بشر در طول تاریخ بوده است. انسان‌های اولیه در اکثر دوران تاریخ خود احتمالاً در دسته‌ها و گروه‌های کوچک زندگی می‌کردند و به دنبال یافتن غذا بودند و در مواقعی در معرض خطر حمله موجودات درنده قرار می‌گرفتند(شریفی درآمدی،1381: 85).
در طول تاریخ بشری در صورت کمک اطرافیان، انسان‌ها به بهترین وجه قادر به رویارویی با بحران‌ها و روبرو شدن با خطرات بوده‌اند. بدین‌گونه در طبیعت ما نیاز به دلبستگی‌های نزدیک استقرار یافته است تا بتوانیم از حمایت خانواده و اطرافیان برخوردار گردیم.  آنگونه که از تعاریف مختلف حمایت اجتماعی استنباط می‌شود، آن عبارت است از میزان ادراک فرد از این که مورد توجه و علاقه دیگران بوده، از دیدگاه آنان فردی ارزشمند است و چنانچه دچار مشکل شود به او یاری می‌رسانند(بیابانگرد، 1383: 57).
بنا بر تعریف، حمایت اجتماعی دوجنبه یا دو بعد اساسی دارد:
الف: جنبه دهنی: بعد ذهنی حمایت اجتماعی به تصوری اطلاق می‌گردد که فرد از افراد موثر دارد که قادرند به طور بالقوه در مواقع درماندگی و ناچاری وی را مساعدت نمائید.  این جنبه در میزان عملکرد فرد تأثیر فراوانی دارد و یافته‌های تحقیقاتی حاکی ازآن است که هرچه ذهنیت فرد در برخورداری از حمایت دیگران ـ حمایت بالقوه ـ بیشتر باشد میزان پاسخ های موفقیت‌آمیزی که به فشارهای روانی و موقعیت های بغرنج نشان می‌دهد، بیشتر است. بر عکس، اگر فرد احساسی کند که از حمایت اجتماعی کافی اطرافیان برخورد دار نیست، احتمالاً آمادگی کمتری برای مقابله با خطر از خود نشان می‌دهد و ممکن است که به جای رویارویی با مشکلاتش به رفتارهای اجتنابی یا فرار متوسل شود(بیگی‌فرد، 1378).
ب: جنبه عینی: بعد عینی یا بالفعل حمایت اجتماعی به میزان واقعی مساعدت های و همیاری های ارائه شده به فرد بستگی دارد هر نوع تغییر یا بروز مصیبتی در زندگی فرد، از جمله منابع فشاری است که ممکن است موجب پریشانی و نگرانی فرد شود. حضور افراد موثر و مساعدت آنان تاحد قابل ملاحظه‌ای از شدت فشار روانی می‌کاهد و فرد را قادر به انطباق دوباره خواهد ساخت به عنوان مثال، ازدواج از جمله وقایعی است که سبب ایجاد فشارهای روانی و محیطی بر فرد می‌گردد حضور افراد خانواده  و دوستان در مجلس جشن عروسی به زوج جوان از سوی اطرافیان ارائه می‌شود، تا میزان زیادی از فشار روانی ناشی از تغییر زندگی و مسئولیت‌ها می‌کاهد و آن ها را قادر می‌سازد که با موقعیت و شرایط تازه انطباق لازم را به عمل می‌آورند. اعتقاد بر این است که حمایت اجتماعی به سه طریق در برخورد با رویدادهای فشار زا کمک می‌کند:
اولاً اعضای خانواده، دوستان، و سایر افراد می‌توانند مستقیمآ حمایت ملموسی به شکل منابع مادی در اختیار شخص قرار دهند.
ثانیاً اعضای شبکه اجتماعی فرد می‌توانند با ارائه پیشنهادات وی را از حمایت اطلاعاتی خود برخوردار سازند و این اقدامات متنوع می‌تواند به حل مشکلاتی که موجب فشار شده است کمک کند. این پیشنهادات به فرد کمک خواهد کرد تا به مشکل از دیدگاه جدیدی نگاه کند، بدین ترتیب آن را حل کرده یا آسیب‌های ناشی از آن را به حداقل می‌رساند.
ثالثاً افراد شبکه اجتماعی می‌توانند با اطمینان بخشی دوباره به فرد در خصوص اینکه مورد علاقه با ارزش و محترم است از وی حمایت عاطفی به عمل آورند و نهایتآ موجب افزایش عزت نفس و خود پنداره در او شوند(هاوس 1988، به نقل از بیگی‌فرد، 1378).
سلامت روان
سلامت روان یا بهداشت روان توسط محققان از فرهنگ های مختلف، به صورت های متفاوتی تعریف شده است. مفهوم سلامت روان شامل احساس درونی خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکا به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خودشکوفایی توانیی های بالقوه فکری و هیجانی و غیره می باشد. البته با در نظر گرفتن تفاوت های بین فرهنگ ها، ارائه تعریف جامع از سلامت روان غیرممکن می نواید.
با وجود این، بر سر این امر اتفاق نظر وجود دارد که سلامت روان چیزی فراتر از نبود اختلالات روانی است. به این معنی که صرفا به لحاظ نداشتن بیماری روحی نمی توان سلامت روان را در یک فرد صد در صد تایید کرد. حتی با این که بسیاری از ما از بیماری خاص روانی قابل تشخیص رنج نمی بریم اما واضح است که برخی از ما به لحاظ روانی سالم تر از دیگران هستیم.
آنچه مسلم است حفظ سلامت روان نیز مانند سلامت جسم حائز اهمیت است. شاید اقداماتی در این زمینه صورت گیرد اما خدمات بهداشت روان عمدتاً به گروه کوچکی از افراد که مشکلات جدی و آشکار دارند اختصاص می یابد(عباس زاده،1382: 32-30).
بهداشت روانی عبارت از مجموعه عواملی که در پیشگیری از ایجاد و با پیشرفت روند وخامت اختلالات شناختی، احساسی و رفتاری در انسان نقش موثر دارند و هدف اصلی آن پیشگیری از وقوع بیماری هاست و پیشگیری به معنای وسیع آن عبارت است به وجود آمدن عواملی که ممکن زندگی سالم و طبیعی است، همراه با درمان اختلالات جزئی رفتار به منظور جلوگیری از وقوع بیماری های شدید(شاملو،1378: 12-11).
مشکلات در زمینه بهداشت روان از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی از هیچ طبقه اقتصادی، اجتماعی خاصی در مقابل آن ها مصونیت نداشته و خطری است که بشر را مرتباً تهدید می کند(حاتمی، 1383: 89).
امروز پیشرفت صنعت و تکنولوژی در جوامع انسانی، قدرت و ثروت را افزایش داده ولی امکان زندگی با آرامش و صلح و اطمینان را از انسان سلب کرده و در حقیقت کیفیت فدای کمیت شده و اعتدال و تناسب کنار رفته و مشکلات عصبی روانی و روان تنی، جانشین آن شده است. عواقب فیزیکی و روان شناختی چنین مشکلاتی، توانایی برای عملکرد در خانواده، جامعه و محل کار را مختل کرده و در بسیاری از موارد باعث از هم پاشیدگی خانواده ها، سود مصرف مواد، خودکشی، بیکاری، فقر و انزوای اجتماعی می گردد. در حالی که بسیاری از این عواقب بحرانی با توجه به مسائل مربوط به بهداشت روان و حمایت به موقع افراد، قابل پیشگیری است(Herman,1998: 175-182).

پیشینه تحقیق
ـ تابع بردبار(1383)، در تحقیق خود با عنوان: «بررسی رابطة راهبردهای رویارویی و حمایت‌های اجتماعی با پیشرفت تحصیلی در دوره نوجوانی»، به این نتایج دست‌ یافته است:
بین راهبردهای رویارویی حل مسئله‌مدار و هیجان‌مدار با حمایت‌های دریافت شده رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین میان راهبردهای رویارویی اجتنابی و راهبردهای کمتر مؤثر با حمایت‌های دریافت شده رابطة منفی اما معنادار وجود دارد.
میان راهبرد حل مسئله‌مدار و حمایت‌های دریافت شده با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و میان راهبردهای اجتنابی و پیشرفت تحصیلی رابطة منفی اما معناداری نیز وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که در کل نمونه از بین راهبردهای رویارویی و حمایت‌ها، راهبرد رویارویی حل مسئله‌مدار از قدرت پیش‌بینی‌کنندگی بیشتری در جهت پیش‌بینی پیشرفت تحصیلی به عنوان متغیر وابسته برخوردار بود.
ـ باقری(1387)، در تحقیق خود با عنوان: «رابطه حمایت اجتماعی و علاقمندی به رشته تحصیلی با سلامت» به این نتایج دست‌یافته است؛ میانگین نمره سلامت روان دانشجویان 5/24 ( 23 دختران و 26 پسران ) می‌باشد. این عدد در مقایسه با نقطه برش به دست آمده از تحقیق یعقوبی و همکاران، که نمره23 را برای تفکیک افراد سالم از افراد مشکوک به اختلال روانی مناسب تشخیص داده نشان می دهد که دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر این تحقیق از بهداشت روانی مناسب تری برخوردار هستند.
ـ مفتاحی(1381)، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان: « بررسی پیشینه اجتماعی - اقتصادی، عزت نفس و حمایت اجتماعی بر افسردگی (دانشجویان کارشناسی دانشگاه رودهن)» به این نتایج رسیده است؛ بین پیشینه اجتماعی، اقتصادی و افسردگی، بین حمایت اجتماعی و افسردگی و بین عزت نفس و افسردگی رابطه معکوس و منفی وجود دارد، بین پیشینه اجتماعی اقتصادی و حمایت اجتماعی، بین پیشینه اجتماعی، اقتصادی و عزت نفس و بین حمایت اجتماعی و عزت نفس ارتباط مثبت وجود دارد.
ـ حیدری(1388)، در تحقیق خود با موضوع « بررسی رابطه ی حمایت اجتماعی و افسردگی در دانش آموزان دختر شاهد و غیرشاهد مقطع متوسطة دبیرستان‌های شهرستان اهواز» چنین نتیجه‌گیری می‌کند:
بین حمایت اجتماعی و افسردگی در کل نمونه (دانش آموزان شاهد و غیرشاهد) رابطه ای منفی وجود دارد و میزان افسردگی در دانش آموزان شاهد در مقایسه با دانش آموزان عادی بیش تر است و از لحاظ میزان حمایت اجتماعی بین دانش آموزان شاهد و غیرشاهد تفاوت چندانی دیده نمی شود.
- مهدی زاده(1384) در تحقیق خود با عنوان: «بررسی رابطه‌ی بین سبک رهبری مدیران (براساس نظریه‌ی اقتضایی فیدلر) با رضایت شغلی معلمان در دوره های تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه  شهرستان نوشهر» در دو سطح توصیفی و استنباطی چنین نتیجه‌گیری کرده است:
یافته‌های پژوهشی نشان داد سبک رهبری مدیران مدارس دولتی با میانگین 38/74 بیشتر کارمدار است و سبک رهبری مدیران مدارس غیرانتفاعی با میانگین68/ 56 بیشتر رابطه مداراست و میانگین میزان رضایت شغلی معلمان42/3 است که بالاتر از میانگین فرضی است. از طرفی نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین سبک رهبری مدیران و رضایت شغلی معلمان رابطه وجود ندارد.
- هرزبرگ و همکاران وی تحقیقات خود را در دهه 1950 بر روی 200 نفر حسابدار و مهندس شروع کردند و نتیجه گرفتند، شاخص هایی‌که سبب به وجود آمدن رضایت شغلی می‌شود (عوامل برانگیزنده) و شاخص هایی که سبب نارضایتی شغلی می‌گردد (عوامل بهداشتی) با یکدیگر تفاوت دارد.
به اعتقاد وی برانگیزنده‌ها (مانند پیشرفت، بازشناسی، مسئولیت و رشد) در ذات (درون) یک شغل خاص وجود دارند و هنگامی که تقویت شوند، سطح رضایت شغلی افراد افزایش می‌یابد. اما عوامل بهداشتی خارج از شغل است.
به نظر هرزبرگ در جامعه معاصر، نیازهای اساسی مردم برآورده شده است. از این رو ارضاء نیازهای پایینتر منجر به رضایت شغلی نمی شود. بهترین احساسی که این ارضاء ایجاد می کند، نگرشی بی تفاوت نسبت به شغل است، هرچند عدم ارضاء آن ها منجر به نارضایتی می شود. از این رو، رضایت شغلی اساساً تابع ارضاء نیازهای بالاتر است زیرا دستیابی و ارضاء آن ها نسبتاً دشوار است. به همین دلیل عدم ارضاء این نیازها تنها به بی تفاوتی نسبت به شغل می انجامد(کورمن، 1378).
به اعتقاد هرزبرگ(1950)، نبود نارضایتی به معنای وجود رضایت نیست. از این رو وجود عوامل بهداشتی ما را نسبت به عدم نارضایتی مطمئن می سازد. اما اگر عوامل برانگیزنده وجود نداشته باشد، نمی توان گفت که واقعاً نارضایتی شغلی وجود دارد، بلکه فقط می توان نتیجه گرفت که رضایت وجود ندارد (رولینسون و همکاران 1998).

روش تحقیق
روشی که در این تحقیق استفاده کردیم روش اسنادی است روش اسنادی، تحقیقی مبتنی بر شواهد برگرفته از مطالعه اسناد؛ مانند آرشیوها یا آمار رسمی است (مجدفر،1382: 276).
بسیاری از اوقات، اصطلاح تحقیق کتابخانه‌ای را به‌جای تحقیق اسنادی به‌کار می‌برند، که به‌نظر، اصطلاح دقیق و درستی نیست؛ زیرا منظور از مطالعات کتابخانه‌ای، مطالعاتی است که موضوعات مورد مطالعه در اختیار و دسترس محقّق قرار نداشته و غالباً مربوط به گذشته‌ای دور یا نزدیک می‌گردد و محقّق از اسناد و مدارک زمان‌های پیشین که در کتابخانه‌ها موجود می‌باشند، استفاده می‌کند.
به‌عنوان مثال، تحقیق در زمینه طبقات اجتماعی عصر صفویه یا تحقیق درباره سهم اقشار مختلف اجتماعی در انقلاب مشروطیت ایران.  در این روش منابع اصلی مورد استفاده، کتب و مدارک منثور و منظومی است که از دوره‌های گذشته به جای مانده و جدیداً از اسلاید، فیلم و سایر تکنولوژی‌های ضبط وقایع تاریخی نیز در تحقیق اسنادی استفاده می‌شود. اسنادی که در تحقیق اسنادی مورد استفاده قرار می‌گیرند عمدتاً شامل اطلاعات و نتایجی است که توسط نویسندگان و پژوهش‌گران قبلی در حوزه مورد بحث فراهم گردیده‌اند(گیدنز،1378 :726).
اما آن چه معروف است اینکه؛ تحقیق اسنادی اعم از اسنادی و تاریخی است؛ به‌همین جهت در این نوشتار تحقیق کتابخانه‌ای به‌عنوان یکی از اقسام تحقیق اسنادی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در بسیاری از تحقیقات، به‌همان اندازه که به تهیه داده‌های کاملاً جدید توجه می‌شود، به گردآوری و تحلیل اطلاعات از کارهای دیگران نیز ابراز علاقه می‌شود. «یکی از انواع فرعی پژوهش اسنادی عبارت است از تحلیل مجدد مجموعه‌ای از داده‌ها و نتایج تحقیقات گزارش‌شده، توسط نویسندگان دیگر. حکومت‌ها و سازمان‌های دیگر، به‌طور منظم آمار رسمی درباره انبوهی از پدیده‌های اجتماعی منتشر می‌کنند؛ جمعیّت، جرم و جنایت، ازدواج و طلاق، خودکشی، میزان بی کاری و ... از مراحل اولیّه پیدایش جامعه‌شناسی این آمارها، به‌عنوان پایه‌های پژوهش جامعه‌شناسی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. پژوهشگران می‌توانند داده‌های برگرفته از این‌گونه آمارها را مورد استفاده قرار داده و یا دوباره تحلیل کنند و آن اطلاعات را برای کمک به‌حل مسأله پژوهشی معین به‌کار برند(گیدنز، 1378: 727).

بحث و نتیجه گیری
از مطالعه و بررسی این موضوع و باتوجه به تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است(پیشینه تحقیق) آزمون فرضیات تحقیق برای نگارنده این علم و آگاهی حاصل گردید که؛
1-    با رد فرضیه اول تحقیق مشخص شد که؛ بین رضایت شغلی و حمایت اجتماعی کارمندان رابطه معناداری وجود ندارد.
2-    با رد فرضیه دوم تحقیق معلوم گردید که؛ بین رضایت شغلی و سلامت روانی کارمندان رابطه معناداری وجود ندارد.
3-    با رد فرضیه سوم تحقیق مشخص شد که؛ بین حمایت اجتماعی و سلامت روانی کارمندان رابطه معناداری وجود ندارد.

بنابراین در یک نتیجه‌گیری کلی می‌توان گفت که؛ رضایت شغلی کارکنان همواره مسئله بسیار مهمی برای مدیریت سازمان ها بوده است زیرا رضایت شغلی با سلامت روانی، کارآیی و اثربخشی مفید کارکنان همبستگی دارد. معمولا عدم رضایت شغلی به غیبت، کاهش کارآیی، ترک خدمت و بیماری های روانی و جسمانی و کاهش عزت نفس می انجامد.
طی بررسی رابطه بین رضایت شغلی با حمایت اجتماعی و سلامت روانی در این پژوهش، از سویی عدم وجود رابطه بین متغیرها و از سوی دیگر، غیر خطی بودن این رابطه مشخص شد
هم چنین بررسی فرضیات نشان می دهد که بین حمایت اجتماعی و رضایت شغلی در سلامت روان افراد رابطه مستقیم وجود ندارد بنابراین بین رابطه شغلی با حمایت اجتماعی و سلامت روان کارکنان دانشگاه آزا تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه تحقیق نشان داد که آزمودنی های تحقیق حاضر از رضایت شغلی مطلوبی برخوردار هستند؛ به نظر می رسد که ماهیت شغل آزمودنی ها یکی از دلایل رضایتمندی مطلوب در این آزمودنی هاست. تحقیقات نشان می دهد که ماهیت شغل از جمله عوامل رضایت شغلی است از آنجایی از نظرآحاد جامعه دانشگاه واجد جایگاه مطلوب اجتماعی است لذا کارکنان دانشگاه از جنبه اجتماعی شغل خویش آگاهی داشته و درباره آن احساس مطلوبی دارند.
از طرف دیگر کسانی که مستقیماً از مراجعین به این کارکنان محسوب می شوند عبارتند از اعضای هیأت علمی دانشگاه که از فرهیختگان جامعه به حساب می آیند و هم چنین دانشجویان که از اقشار جوان و مشتاقان پیشرفت هستند و لذا آزارهای روحی ناشی از برخورد نامناسب ارباب رجوع که معمولاً در موقعیت های کاری دیگر بخصوص وجود دارد را تجربه نمی کنند.

منابع
ازکمپ، استوارت(1385)، روانشناسی اجتماعی و کاربردی، ترجمه فرهاد ماهر، مشهد: انتشارات قدس رضوی.
باقری، فاطمه(1387)، بررسی میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌های تخصصی و دانشگاهی (دولتی) شهرستان کرج، پایان‌نامة کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع‌رسانی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
بیابانگرد، اسماعیل(1383)، روش های افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان.
بیگی فرد، سلیمه(1378)، بررسی ارتباط ویژگی شخصیتی سخت رویی و حمایت اجتماعی با فرسودگی شغلی در بین کارمندان مراکز توانبخشی بهزیستی شیراز، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران.
تابع بردبار، فریبا(1383)، بررسی رابطه راهبردهای رویارویی و حمایت‌های اجتماعی با پیشرفت تحصیلی در دوره نوجوانانی، مجله مطالعات تربیتی و روان‌شناسی.
حاتمی، حسین و دیگران(1383)، بهداشت عمومی، تهران: انتشارات ارجمند، جلد سوم، چاپ اول، فصل 12، گفتار 1.
حریری، آنجلا(1381)، مقایسه میزان رضایت شغلی کتابداران شاغل در کتابخانه‌های مرکزی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه‌های تابعه وزارت علوم و تحقیقات و فناوری واقع در مراکز استان‌های کشور، پایان‌نامه دکترای کتابداری و اطلاع‌رسانی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات.
حیدری(1388)، بررسی رابطه ی حمایت اجتماعی و افسردگی در دانش آموزان دختر شاهد و غیرشاهد مقطع متوسطة دبیرستان‌های شهرستان اهواز، پایان‌نامه کارشناسی ارشد،
زردان، محمدرضا(1376)، ایجاد ‌رضایت‌شغلی ‌و افزایش ‌بهره‌وری، تهران‌: انتشارات‌ همشهری.
شاملو، سعید(1378)، بهداشت روانی، تهران: انتشارات رشد.
شریفی درآمدی، پرویز(1381)، نظریه‌های روان تحلیل گری شخصیت، تحول شخصیت از پیش از تولد تا بزرگسالی، تهران: مهرقائم.
شفیع‌آبادی، عبدالله(1389)، راهنمایی و مشاوره شغلی و حرفه ای و نظریه های انتخاب شغل، تهران : انتشارات رشد.
شهمیری، مرتضی(1379)، بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر رضایتمندی شغلی(مطالعه موردی: کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران)، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز.
عباس زاده و دیگران(1382)، گزارش جهانی سلامت سال 2011: سلامت روان: درکی نو: امیدی نو، تهران: موسسه فرهنگی ابن سینای بزرگ.
کورمن، آبراهام(1378)، روانشناسی صنعتی و سازمانی، ترجمه حسین شکرکن، تهران : انتشارات رشد.
مفتاحی(1381)، بررسی پیشینه اجتماعی - اقتصادی، عزت نفس و حمایت اجتماعی بر افسردگی (دانشجویان کارشناسی دانشگاه رودهن)، پایان‌نامه کارشناسی ارشد
مهدی‌زاده تواسانی، مریم(1384)، بررسی رابطه بین سبک رهبری مدیران (براساس نظریه اقتضایی فیدلر) با رضایت شغلی معلمان در مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان (دولتی و غیرانتفاعی) شهرستان.
هومن، حیدرعلی(1381)، تهیه و استاندارد ساختن مقیاس سنجش رضایت شغلی، تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی.

 


-Herman H(1998), Long, term out come and rehabilitation, curent opinion in psychiatry, 11.
-House JS, Landis KR, Umberson D(1988), Social relationships and health.