این نوشتار به بررسی تطبیقی ویژگیهای شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روانشناسی کمال پرداخته است. از اینروی، پس از تبیین مفاهیم شخصیت، انتظار، روانشناسی کمال و مؤلفههای روانشناختی انتظار، به بررسی نقش هر یک از این مؤلفهها بر شخصیت انسان منتظر میپردازد و آنگاه آن را با معیارهای سلامت روان از دیدگاه روانشناسی کمال مقایسه میکند.
انسانها طبیعتاً در پی رسیدن به کمال هستند و دستیابی به این هدف نیازمند الگوها و روش خاصی است. دیدگاههای روانشناسان کمال، الگوها و معیارهایی را برای رسیدن به این هدف مهم انسانی بیان میکند. بنابر دیدگاه ما، مهدویت بهترین مکتب برای ارائة الگوها و راههای رسیدن به کمال واقعی است. در حقیقت، انتظار نقش مهمی در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت دارد و اگر انسان منتظر به وظایفی عمل کند که برای او برشمرده شده، به الگوی مطلوب انسان دیندار دست مییابد و به جایگاه و مرتبه والایی میرسد. به عبارت دیگر، انسان منتظر با رعایت همة شرایط انتظار به همان شأن و منزلتی میرسد که مورد انتظار دین اسلام است؛ بالاترین نقطة کمال. (شفیعی سروستانی، 1380: 20) لذا این مقاله با بررسی تطبیقی ویژگیهای شخصیتی انسان در مکتب انتظار با شخصیت سالم از دیدگاه روانشناسی کمال، صحت این مدعا را بررسی میکند.
اهمیت پژوهش
شناخت انسان کامل از دیرباز معیاری برای شناخت افراد انسانی به شمار میرفته است. شاید بتوان گفت ریشة گرایش به شناخت انسان کامل، میل درونی آدمی به کمال و همچنین دوری وی از نقص، ضعف و حقارت است. تطور در دورههای گوناگون شناسایی انسان بر مفهومی خاص تکیه دارد. از اینرو، هر اندیشمند و متفکر و هر مکتب و نظام فکری برای شناسایی انسان بر مفهومی ویژه و برداشتی خاص از انسان تکیه میکند که در واقع تلقی وی را از انسان نشان میدهد. (ادیبی، 1356)
انگیزش و گرایش ذاتی آدمی به کمال و تعالی و شناخت توصیفی وی از خویش او را به سمت شناخت بایدها و نبایدها و آگاهی از الگوها و معیارهای انسانی میکشاند. میل به کمال و دوری از نقص، ضعف و رذالت، آدمی را به یافتن الگوی مطلوب و معیاری ایدهآل ره مینماید و لذا میتوان گفت توجه انسان برای شناسایی و یافتن الگو و ایدهآل از میل کمالطلبی وی برآمده است. همین جستوجوی بیپایان انسان را واداشته تا موجودات ماورایی و ربالنوعها و زمانی هم شخصیتهای تاریخی را انسان کامل پندارد. از اینرو، ردپای انسان کامل را در همة فرهنگها و مکاتب فکری و ادیان به گونهای میتوان یافت. (نک: واعظی، 1377: 5) در این میان برخی از روانشناسان معاصر بر اساس جهانبینی خویش، انسانی را نمونه و برتر معرفی نمودهاند و عنوانی خاص چون «انسان خلاق»، «انسان خودانگیخته»، «انسان به فعلیت رسانده» بر آن نهاندهاند. شاید بتوان گفت به عدد انسانشناسان، نمونهای از انسان کامل معرفی شده است.
با روشن شدن جایگاه و اهمیت شناسایی انسان و شناخت انسان کامل، به منزلة الگو، به بررسی تطبیقی انسان مطلوب و ایدهآل در مکاتب روانشناسی و ویژگیهای انسان منتظر میپردازیم.
تعریف شخصیت
شخصیت، الگوی نسبتاً پایدار و ثابت افکار، هیجانها و رفتار یک فرد است که ویژگیهای نسبتاً باثبات و پایداری را دربر میگیرد که صفت نامیده میشود؛ صفاتی مانند زودرنجی و مضطرب بودن. (کریمی، 1388: 180)
روانشناسی کمال
روانشناسى کمال به جنبة سالم طبیعت آدمى مىپردازد، نه به جنبة ناسالم آن (بیمارى روانى). هدف آن نیز درمان مبتلایان به رواننژندى و روانپریشى نیست، بلکه بیدارى و رهایى استعدادهاى عظیم انسان براى از قوه به فعل رساندن و تحقق بخشیدن تواناییهاى خویش و یافتن معناى ژرفترى از زندگى است. تصویرى که روانشناسان کمال از طبیعت انسان به دست مىدهند، خوشبینانه و امیدبخش است. آنان به قابلیت گسترش و شکوفایى کمال خود و تبدیل شدن به آنچه در توان آدمى است اعتقاد دارند. هفت نظریه از روانشناسان بزرگ انتخاب شده که با وجود نقاط اشتراک فراوان، هر کدام تصویر جداگانهاى از انسان مطلوب ارائه کردهاند. روانشناسان کمال دربارة موارد زیر، نظر خود را به گونهای طبقهبندی شده مطرح کردهاند: «انگیزش، تأکید بر هشیار یا ناهشیار، تأکید بر گذشته، تأکید بر حال، تأکید بر آینده، تأکید بر افزایش یا کاهش تنش، نقش کار و هدفها، احساس مسئولیت دربارة دیگران و ماهیت ادراک». (شولتس، 1385: 6)
برخی روانشناسان کمال عبارتند از: آلپورت (G.Allport) (الگوی انسان کامل)، راجرز (C.Rogers) (الگوی انسان با کنش کامل)، فروم (E.Fromm) (الگوی انسان بارور)، مزلو (A.Maslow) (الگوی انسان خواستار تحقق خود)، یونگ (C.G.Jung) (الگوی انسان فردیت یافته)، فرانکل (V.Frankl) (الگوی انسان از خود فرارونده) و پرلز (F.Perls) (الگوی انسان اینمکانی و اینزمانی).
مفهوم انتظار
معنای لغوی انتظار عبارت است از: انتظار آن را کشید، منتظر آن شد، متوقع آن شد، به آن مهلت داد. (بندرریگی، بیتا)
لفظ انتظار مفهومی ضد یأس دارد و مراد از «در انتظار چیزی بودن» آن است که وقوع آن را یقینی بداند و چشم به راه آن باشد. (فقیه ایمانی، 1384: 118)
الگوی مهدویت در اسلام، مجموعه نظام اعتقادی فرد دربارة امام عصر(عج) را گویند که پیرو آن، انتظار حضرت و تکالیف خاص دربارة ایشان برای وی لازم میگردد. اعتقاد به امام عصر(عج) به معنای ایمان و اعتقاد به امام معصومی (دوازدهمین امام شیعیان) است که متولد شده و اکنون در پَسِ پرده غیبت به سر میبرد و روزی به مشیت الهی ظهور خواهد کرد. (بهرامیاحسان، بیتا)
مؤلفههای انتظار
انتظار در مکتب اسلام، تنها رویکردی عاطفى نیست، بلکه رویکردهاى معرفتى، اجتماعى، اخلاقى و فردى را نیز شامل مىشود. از اینروى، مىتوان انتظار را همچون منشورى دانست که تجلیات گوناگونى دارد. در بُعد روانشناختى انتظار، بیشتر به آثار کارکردى آن توجه میشود؛ (شرفی، 1382: 22 - 30) اهدافی که یک منتظر واقعی برای خود ترسیم میکند و تمام توان خود را در راه رسیدن به آنها به کار میبندد و اوجهایی که شیعه در تمام قرنها و عصرها بدانها چشم دوخته و خود را در مسیر دست یافتن بدانها قرار میدهد. (احمدی سعدی و فرزادفرد، بیتا:190)
انتظار امام معصوم(ع) از لحاظ روانشناختی، حالتهای زیر را در انسان پدید میآورد:
امید، آمادگی و اشتیاق. هر یک از این مؤلفهها در شخصیت انسان منتظر تأثیراتی خواهد گذاشت که در ذیل به آنها پرداخته خواهد شد. (بهرامیاحسان، بیتا)
مؤلفة امید
بُعد امید به ظهور امام زمان(عج) عبارت است از حالاتی که انسان منتظر دارای آن است و نشاندهندة آرزو و امید ظهور امام عصر(عج) است. (همو) برای درک تأثیر مؤلفة امید در شخصیت انسان منتظر باید ابتدا به بررسی رابطة انتظار با زمان پرداخت.
الف) انتظار و زمان گذشته
1. امیرمؤمنان علی(ع) دربارة تأثیر وراثت و انتقال ویژگیهاى والدین به فرزندان میفرماید:
حُسن الأخلاق برهان کرم الأعراق؛ (تمیمی آمدی، 1366: 254)
خوی نکو، نشان وراثت نیکوست.
تأثیر وراثت، به معنای اختیار نداشتن انسان نیست، بلکه بیان روند طبیعی انتقال صفات از اصل به فرع است. در حقیقت، سعادت، شقاوت، کفر، ایمان و... در کودک حالت تعلیقی دارد که چون در محیط مساعد قرار گیرد، به فعلیت میرسد. به بیان دیگر، نقش وراثت آن است که زمینههای سرشتی را قویتر میکند و ضریب امکان تحقق آنها را در شرایط محیطی مناسب افزایش میدهد. (رفیعی، 1371: ج3: 164) پس اگر انسان در انتخاب همسر دقت کند و عوامل دینی و اخلاقی را در اولویت قرار دهد، زمینه و بستری فراهم میآورد تا در آینده بتواند به آسانی محبت حضرت مهدی(عج) را به فرزند خود انتقال دهد و بر منتظران واقعی حضرت بیفزاید. از همین روی، پیامبر اسلام(ص) میفرمایند:
تزوّجوا فی الحجز الصالح، فإنّ العرق دسّاس؛ (متقی هندی، 1409: ج16: 296: ح44559)
با خانواده خوب و شایسته وصلت کنید، زیرا خون اثر دارد.
2. حضرت علی(ع) دربارة تأثیر محیطى که کودک در آن رشد کرده (دوران کودکى) فرموده است:
قلب نونهال، مثل زمین خالی میماند که هرچه در آن بکاری میپذیرد. (شریف رضی، 1412: ج3، 40: نامه 31)
همچنین علی(ع) از پیامبر(ص) نقل میفرماید:
أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ: حبّ نبیِّکم و حبِّ أهلِ بیته و قرائةِ القرآنِ؛ (محمدی ریشهری، 1383: ج14: 368)
فرزندان خود را بر سه صفت تربیت کنید: دوستی پیامبرتان، محبت اهلبیت او و قرائت قرآن.
محبت حضرت مهدی(عج)، ارزشی است که میتواند از راه خانواده به فرزندان انتقال یابد و در درونشان نهادینه شود، اما این انتقال محبت، باید با معرفتی فهمیدنی برای کودکان همراه باشد. در حقیقت، محبت یعنی دوستی همراه با عمل به دستورات اهلبیت و به عبارت دیگر، دوستی اهلبیت و در گفتار، کردار و پندار، مانند آنان بودن. چنین محبتی میتواند سعادت و خوشبختی را برای خانوادهها به ارمغان آورد و فرزندان آنان را در زمرة منتظران راستین حضرت قرار دهد.
اسلام و در نتیجه مکتب انتظار، دربارة تأثیر گذشتة فرد در رشد و شکوفایى استعدادها، شکل و جهتدهى به رفتار، الگودهى و آموزش، انتقال ارزشهاى اخلاقى و انتقال آداب و رسوم و قوانین اجتماعىِ تأییدشده در منابع اسلامی تردید نمیکند. با وجود این، برخلاف دیدگاه فروید دربارة کنش متقابل میان جنبههاى ارثى و عوامل محیطى، اسلام این تعامل را همیشه تعیینکننده نمیداند، بلکه تعامل وراثت و محیط را در قلمرو رفتارهاى اختیارى انسان زمینهساز میداند و اراده و انتخاب شخص را عامل تعیینکننده برمیشمارد؛ یعنى انسان مؤمن در مکتب انتظار، هیچگاه مجبور و اسیر دستبسته گذشتة خود نیست و با اراده و اختیار آگاهانة خود مسیر کمال و تعالى خود را برمىگزیند. (آذربایجانى، 1375: 6 - 22)
آلپورت نیز معتقد است تجربههای کودکی در رشد و پرورش شخصیت سالم اهمیت دارند. با وجود این، بنابر عقیدة وی، جراحتها و کشمکشهای دوران کودکی شخصیتهای بالغ را نمیراند. رواننژندها اسیر تجربههای کودکی خویشند، اما اشخاص سالم از قید و اجبارهای گذشته آزادند. به نظر آلپورت، نیروهای ناآگاه یا تجربههای کودکی رهنمون شخصیت سالم نیستد. در حقیقت زمانی که شخصیت سالم شکل گرفت، از گذشته آزاد است. (کریمی، 1388: 15، 25، 34)
در اینباره دو. آن شولتس (D. Schultz) نیز مىنویسد:
سلامت روانى، پیشنگر است، نه پسنگر. دورنما، چیزى است که شخص امیدوار است بشود نه آنچه پیشتر روى داده است و دگرگونىپذیر نیست. (کریمی، 1388: 34)
راجرز نیز منکر تأثیر گذشته بر شیوة نگرش حال نیست و این تأثیر را در میزان سلامت روانی انسانها مؤثر میداند، اما معتقد است که اشخاص سالم میتوانند خودشان راهنمای دگرگونی و کمال خویش باشند و زندگیشان را بدون تأثیر رویدادهای گذشته هدایت کنند. او اهمیت زمان حال و چگونگی ادراک آن را برای شخصیت سالم، بیش از گذشته میداند. (کریمی، 1388: 40 و 55)
ب) انتظار و زمان حال
سید بن طاووس دعای عهد را به نقل از امام صادق(ع) چنین آورده است:
بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگانیام، عهد و عقد و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن دارم با او تجدید میکنم... .
در روایتی نیز آمده است:
فتوقّعوا الفرج صباحاً و مساءً؛ (کلینی، 1363: ج1: 333: ح1)
هر صبح و شام منتظر فرج باشید.
همچنین روایت شده است:
ثم یقبل کالشَّهاب الثّاقب؛ (مجلسی، 1403: ج51: 72: ح13)
و سپس همچون شهاب فروزانی خواهد آمد.
امام زمان(عج) نیز با توجه به ناگهانی بودن امر ظهور، همة شیعیان را در زمان غیبت به اعمال پسندیده و دوری از اعمال ناپسند فرا میخواند و میفرماید:
پس هر یک از شما باید آنچه را پیشه سازد که موجب دوستی ما میشود و از هر آنچه موجب خشم و ناخشنودی ما میگردد دوری گزیند؛ زیرا امر ما به یکباره و ناگهانی فرا میرسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه، کسی را از کیفر ما نجات نمیبخشد. (همو: ج53: 175 - 176: ح7)
این روایات نشان میدهد تأکید اصلى مکتب انتظار، شکوفایى استعدادها و نیروها در زمان حال است که باید بدون از دست دادن فرصت دست به کار شد. از این جهت مىتوان گفت دیدگاه روانشناسان کمال، خصوصاً دیدگاه «پرلز» که بر زمان و این مکان تأکید بسیار دارد، با دیدگاه مکتب انتظار تقریباً مشترک است. پرلز معتقد است با وجود اینکه باید از گذشته آگاه بود، نباید در آن زیست و همچنانکه باید برای آینده برنامهریزی کرد، نباید برنامهریزی را جانشین زمان حال قرار داد. او میگوید: شخصیت سالم در زمان حال و برای حال زندگی میکند. از نظر او، این مکان و این زمان است که تنها واقعیت موجود است و باید مسئولیت زیستن در هر لحظه و بهرهمند شدن از این تجربهها را به عهده گرفت. (کریمی، 1388: 181 - 182)
ج) انتظار و زمان آینده
انتظار، نور سپید و بارقۀ امید را در دل انسان زنده میکند:
وَ أَشرَقَتِ الأَرضُ بِنُورِ رَبِّها؛ (زمر: 69)
و زمین به نور پروردگارش روشن گردد.
امام صادق(ع) «بنور ربها» را «امام الارض» مینامند. (قمی، 1387: ج2، 253)
انتظار فرج از آن جهت مورد تأکید و توصیة اهلبیت(علیهم السلام) بوده که امید به آینده را در شیعۀ منتظر پدید میآورد و همین امید، نقش بزرگی در زندگی او دارد. (احمدی سعدی و فرزاد فرد، بیتا: 178)
امام علی(ع) میفرمایند:
منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نباشید. همانا دوستداشتنیترین کارها در پیشگاه خداوند انتظار فرج است تا وقتی که مؤمن این حالت خود را حفظ کند. (صدوق، 1403: ج2، 616)
امید، محرک انسان براى رویارویى با آینده است. برخى آن را انگیزه و برخى دیگر آن را نیاز آدمى مىدانند. به عقیده مزلو، از روانشناسان مکتب کمال، «انگیزة آدمى، نیازهاى مشترک و فطرى است که در سلسله مراتبى از نیرومندترین تا ضعیفترین نیاز قرار مىگیرد.» (کریمی، 1388: 91) آدمى، پیوسته و در پى انجام هرکارى، به دنبال غایت و مقصودى مشخص بوده و قبل از اقدام به آن نیز، نیازمند انگیزهاى براى آغاز عمل است. بر این اساس، انسان براى تداوم زندگى و تحمل دشواریهاى آن، نیازمند انگیزهاى نیرومند است که در پدیدة «امید به آینده» تجلى مىیابد؛ آیندهاى که به مراتب، عالىتر، زیباتر و بهتر از امروز باشد. (شرفی، 1382: 22 - 30)
واژة رمزگون «انتظار» در متون دینی همین آرمان را بسط میدهد و آشکار میکند. بدین سبب، منتظران در فراسوی امروز به فردا مینگرند؛ فردایی که همة سویههای زندگی انسان در آن زیباتر و پرمعناتر است. این اصل آیندهاندیشیِ معناساز، تنها به مفاهیم سیاسی و اجتماعی بازنمیگردد. فردیتِ مبتنی بر چنین انگاره فرااندیشانه دینی نیز سامانی متمایز از دیگرگونههای زندگی فردی دارد.
مؤمن در این دیدگاهِ ایمانساخته، «منتظر» است. این انتظار، رشدخواهی، تحرک و امید را در پی میآورد.
از نظر فرانکل، رویکرد آیندهگرا با ویژگى «سلامت روان» از نسبت معقول و منطقى برخوردار است؛ چرا که او شخصیتهاى سالم را دارای ویژگیهاى دیگرى هم میداند؛ به آینده مىنگرند و به هدفها و وظایف آتى توجه مىکنند و در واقع به چنین هدفهایى نیاز دارند. ویژگى انسان است که تنها با نگرش به آینده مىتواند زندگى کند. او در ادامه نظریاتش مىافزاید: بدون اعتقاد به آینده، «محمل معنوى» زندگى از میان مىرود و روح و جسم به سرعت محکوم به فنا مىگردد. باید براى ادامه زندگى دلیلى داشت؛ در راه هدفى آتى کوشید وگرنه زندگى معناى خود را از دست مىدهد. (کریمی، 1388: 166)
به نظر فرانکل، اعتقاد به آینده، هم عامل معناداشتن زندگى و هم عامل تداوم و استمرار آن است. چنین تعبیرى، نقطة اوج نظریات روانشناسان در این زمینه است.
آلپورت نیز میگوید: راهنمای اشخاص بالغ، زمان حال و هدفها و انتظارهایی است که از آینده دارند. افراد سالم به آینده مىاندیشند و در آینده زندگى مىکنند. (همو: 15و 20)
تأثیر مؤلفة امید در شخصیت انسان منتظر
الف) هدفمندی
اهداف انسان، مسیر حرکت وی را روشن میکنند. امید در زندگی موجب میشود انسان بتواند برای خود اهدافی را در نظر بگیرد. انسان منتظر با امید به ظهور نور و عدالت در حقیقت، اهداف کلان زندگی خود و جامعه را با رویکرد به نصرت الهی، پیروزی و بهروزی و غلبة حق بر باطل، گسترش عدالت و بالأخره فراگیری هدایت، لطف و رحمت مشخص میکند. (آذربایجانی، 1385: 65 - 77)
آلپورت، از صاحبنظران علم شخصیت میگوید: اشخاص برخوردار از سلامت روان، فعالانه در پى هدفها و امیدها و رؤیاهاى خویشند و رهنمون زندگىشان، معناجویى و ایثار و حسن تعهد است. تعقیب هدف، هیچگاه پایان نمىپذیرد. اگر هدفى را باید کنار گذاشت، باید بیدرنگ انگیزة تازهای آفرید. (کریمی، 1388: 20) از نظر آلپورت، جنبة اصلی شخصیت آدمی، مقاصد سنجیده و آگاه، یعنی امیدها و آرزوهای اوست. این هدفها انگیزة شخصیت سالم قرار میگیرند. او کانون وجود آدمی را داشتن هدفهای درازمدت میداند و بشر را از حیوان، سالمند را از کودک و در بسیاری موارد شخصیت سالم را از شخصیت بیمار متمایز میسازد. (Allport, 1955: 51) فرانکل نیز معتقد است اشخاص سالم همواره در تلاش برای رسیدن به هدفهایی هستند که به زندگیشان معنا میبخشد. (کریمی، 1388: 161)
ب) وحدت شخصیت
انتظار به منزلة آرمان، موجب تمرکز افکار و نیروهاى آدمى مىشود؛ زیرا همة آنها ناظر به یک هدف، یعنى انتظار ظهور هستند و برای رسیدن به این هدف، انسان نیازمند برنامهریزی و طراحی عملیاتی است تا بتواند با بهرهگیری از تمامی سرمایههای وجودی خویش و استفادة بهینه از امکانات، گامبهگام به مقصود نزدیک شود. در حقیقت امید به ظهور مهدی(عج) و آیندهای مطلوب، تمامی افکار و برنامههای آدمی را در یک جهت قرار میدهد و همین امر موجب وحدت شخصیت او مىگردد. وحدت شخصیت، از هرز رفتن تواناییها و قابلیتها جلوگیرى مىکند و زمینة رشد و ظهور قدرتى شگرف و فوقالعاده را فراهم مىکند؛ زیرا چنین وحدتى در درون آدمى، تضادهاى درونى را از میان برمىدارد؛ همان تضادها که برخى انسانها را پیوسته رنج میدهد و توانشان را به شدت مىکاهد. (شرفی، 1385: 65 - 77) «کارن هورناى» (Karen Horney) از روانکاوان معاصر معتقد است بیشترین عامل اثرگذار در سلامت روانى اشخاص را باید در پدیدة تضادهاى درونى آنان جست و چنانچه آنان بتوانند به گونهاى بر این تضادها فائق آیند، دیگر موجبى براى اختلال در سلامت روانى آنان وجود نخواهد داشت. (هورنای، 1388: 29) در مقابل، باید گفت پراکنده بودن و متفرق بودن تلاشهاى انسان هیچ نتیجهاى در پى نخواهد داشت. این معنا در قرآن کریم چنین آمده است:
إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى؛ (لیل: 4)
که همانا تلاش شما پراکنده است.
آلپورت در بیان چنین رابطهاى تلاش براى آینده را سبب یگانگی و یکپارچگی کل شخصیت آدمی میداند. به عبارت دیگر، بنابر باور وی، مىتوان با کوشش براى دستیافتن به مقاصد و رسیدن به هدفها، جنبههاى شخصیت را یکپارچه ساخت و جامعیت بخشید. او ارزشها را همراه با هدفها بسیار مهم برای پرورش فلسفة یگانهساز زندگی میداند. (کریمی، 1388: 16 و 32)
اریک فروم نیز شخصیت سالم را دارای جهتگیری بارور میداند و جهتگیری را گرایش یا نگرشی کلی میداند که همة جنبههای زندگی، یعنی پاسخهای فکری و عاطفی و حسی به مردم، موضوعها و رویدادها را خواه در جهان و خواه در خود دربر میگیرد. (همو: 71)
مزلو نیز پراکندگی را نشانة کاستی گرفتن یا نازا ماندن رشد و کمال کامل انسانی میداند و معتقد است که وجود آن، انسان را از فعلیت بخشیدن به استعدادهای بالقوهاش باز میدارد. او یگانگی و تمامیت را از ویژگیهای انسان خواستار تحقق خود میداند. (Maslow, 1971)
ج) بینش
پس از تعیین اهداف کلان، امیدواری به انسان منتظر، بینشی عطا میکند که در مسیر خود بنبستی نمیبیند و همواره با خلاقیت و نوآوری راههای تازهای را آزمون میکند. (آذربایجانی، 1385: 65 - 77) امام سجاد(ع) فرمودند:
إنتظار الفرج من أعظم الفرج؛ (صدوق، 1405: 320: باب 31: ح2)
انتظار ظهور مهدی(عج) از بزرگترین گشایشهاست.
امید، همیشه دریچههای جدید به روی انسان میگشاید. فروم در این باره انسان سالم را آفریننده میداند و معتقد است وی قوة تعقلش را کاملاً پرورانده است. (کریمی، 1388: 71)
مزلو نیز معتقد است آفرینندگی از ویژگیهایی است که از خواستاران تحقق خود انتظار میرود. آنها اصیل و مبتکر و بدعتگرند. این آفرینندگی بیان سلامت روان و مربوط به شیوة ادراک و طرز واکنش به جهان است. (همو: 113 - 114)
به عقیدة راجرز نیز همة انسانهایی که دارای کنش و کارکرد کامل هستند بسیار خلاقند. (همو: 53)
از ویژگیهای یاران مهدی(عج) قرار گرفتن در بالاترین درجة بینش است. این به واسطة معرفت عمیقی صورت میپذیرد که خداوند به آنان اعطا کرده است. امام سجاد(ع) در مورد قوت عقل و اندیشۀ یاران مهدی(عج) میفرمایند:
خداوند تبارک و تعالی آنان را چنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار کرده که غیبت امام برای آنان به منزلة مشاهده و حضور درآمده است. (مجلسی، 1403: ج52: 122: باب22: ح3)
همان که اریک فروم نیز در مورد انسان بارور معتقد است تفکر بارور مستلزم هوش و عقل و عینیت است. انگیزة متفکر بارور علاقة شدید به متعلق تفکر است. از متعلق تفکر خویش تأثیر میگیرد و بدان علاقهمند است. میان متفکر و متعلق تفکر رابطة نزدیکی است که بر اساس آن شخص میتواند متعلق تفکر را به طور عینی، با احترام و توجه بررسی کند. تفکر بارور، به جای در نظر گرفتن اجزا و عناصر تجزیه شدة پدیدار مورد مطالعه، متوجه کل و تمامیت آن است. به اعتقاد فروم، لازمة همة کشفیات و بینشهای عظیم تفکر سازنده است. (کریمی، 1388: 72) آلپورت نیز معتقد است افراد سالم در سطح معقول و آگاه عمل میکنند. (همو:.14)
د) کار و تلاش
انسان منتظر چون امیدوار است، در راه رسیدن به هدف کار میکند و هر چه امیدش در این راه بیشتر باشد یقیناً سعی و تلاشش هم بیشتر خواهد بود؛ همانگونه که امام علی(ع) میفرمایند:
کلّ من رجا عُرِف رجاؤه فی عمله؛ (شریف رضی، 1412: ج2: 56: خ160)
هر کس امید داشته باشد، این امید از عمل وی شناخته میگردد.
در این زمینه فرانکل معتقد است که ارزشهای خلاق که با فعالیت آفریننده و زایا ادراک میشود، معمولاً ناظر به نوعی کار است. (کریمی، 1388: 161)
انتظار فرج، سکون و توقف نیست، بلکه کار و تلاش و تکاپو است و پسندیدهترین و بافضیلتترین کارهاست:
أفضل أعمال أمّتی انتظار الفرج من الله عزّوجلّ؛ (صدوق، 1405: 644، باب55، ح3)
برترین کارهای امت من انتظار فرج از خداوند است.
همان که راجرز میگوید:
شخصیت سالم روند است، نه حالت بودن، مسیر است، نه مقصد، تحقق خود پیش میرود، هیچگاه پایان نمیپذیرد و وضعیتی ایستا ندارد. (Rogers: 1961, p186)
همچنین تلاش منتظر نه حرکتی عادی، بلکه حرکتی مجاهدگونه است:
أفضل جهاد أمّتی انتظار الفرج؛ (مجلسی، 1403: ج74: 141، باب7، ح26)
برترین جهاد امت من انتظار فرج است.
مزلو معتقد است که خواستاران تحقق، خود با ایثار یا حس تعهد به کار میتوانند فرانیازها را به چنگ آورند یا متحقق سازند. (کریمی، 1388: 105 - 106)
به عبارتی انتظار فرج، انتظاری پویا و معطوف به هدف است؛ چرا که منتظر به جامعهاى مىاندیشد که تمامى وعدههاى انبیا و اولیا در آن به وقوع خواهد پیوست و از اینروى، تلاش مىکند تا به میزان توانایى و درک مسئولیت خویش، در ساختن چنین جامعهاى سهیم باشد. از سوى دیگر، او مىداند که براى چه تلاش مىکند و انگیزهاى آشکار، منطقى، معقول و دفاعپذیر دارد. بنابراین، تمامى تلاشهاى او به هدفى والا به نام «انتظار ظهور» معطوف مىشود و این هدفى معنادار و ارزشمند است.
ویکتور فرانکل معتقد است در وجود انسان تواناییهایى نهفته که جز در موقعیتهاى خاص، بروز و ظهور نمىیابند؛ موقعیتهایى نظیر برخورد با سختیها و تنگناها که آدمى را به پویایى و تحرک وامىدارد و همین خودانگیزیها، عامل تحقق خویشتن و خودشکوفایى است. (Frankl, 1962)
آلپورت نیز میگوید:
نمیتوان شخص بالغ و سالمی را یافت که مهارتهایش را به کارش معطوف نساخته باشد. کار و مسئولیت به زندگی معنا و دوام میبخشد. بدون داشتن کاری مهم و ارزشمند و ایثار، تعهد و مهارتهای کافی برای انجام دادن آن، رسیدن به بلوغ و سلامت روانی میسر نیست. (کریمی، 1388: 30 - 31)
منتظران واقعی مهدی(عج) مردان عملند؛ چرا که در آیة 105 سورة انبیاء در ترسیم ویژگیهای یاران مهدی(عج) آمده است: یَأْمُرُونَ بِالْـمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْـمُنْکَرِ؛ امر به معروف و نهی از منکر میکنند و یُسَارِعُونَ فِی الْـخَیْرَاتِ؛ سبقتگیرنده در نیکیها هستند.
فروم در این زمینه میگوید اشخاص سالم بارور، عمیقاً و با دل و جان سرگرم کارند، وسعت و گسترش مییابند و خصایص یکتای خود را میپرورانند. (همو: 84)
مؤلفة آمادگی
انتظار حالتی قلبی و روحی است؛ آماده شدن برای چیزی که توقع میرود. هر قدر انتظار شدیدتر باشد آماده شدن هم بیشتر میشود. (موسوی اصفهانی، 1421: ج2، 136) بُعد آمادگی برای ظهور امام عصر(عج) ناظر بر اعمال و رفتار و کرداری است که نشاندهندة تلاش در زمینههای ظهور امام زمان(عج) هستند و در ابعاد عملی چون صبر و پارسایی نمایان میشود. (آذربایجانی، 1385: 65 - 77)
آلپورت نیز معتقد است اشخاص سالم میخواهند در راه تلاش برای ارضای انگیزههایشان به عالیترین سطوح مهارت و شایستگی دست یابند. (کریمی، 1388: 21)
تأثیر مؤلفه آمادگی در شخصیت منتظر
الف) صبر
بنابر روایت «منتظران واقعی حضرت مهدی(عج) در راه تحقق آرمانهای جهانی امام، مشکلات و مصائب فراوانی را به جان میخرند، ولی از سر اخلاص و تواضع عمل خود را هیچ میپندارند و به جهت هجوم سختیها و تحمل مشقتها، بر خداوند منت نمیگزارند.» (ابنابیالحدید، بیتا: ج9، 129 -130)
از رسول اکرم(ص) نیز روایت شده است که به اصحاب خود فرمود:
گروهی بعد از شما میآیند که هر یک نفر از آنها ثوابش معادل ثواب پنجاه نفر از شماست؛ چرا که شما به مشقتهای آنها مبتلا نشدید و به اندازة آنها صبر ننمودید. (بنیهاشمی، 1386: 299)
کتاب مکیال المکارم دوازده نشانه برای درجة کامل انتظار بیان فرموده است. برای نمونه آورده:
منتظر در انتظار محبوب خود صبر بر شدّتها و سختیها نماید و آنها را در جنب این امر بزرگ سهل و سبک شمارد. (همو: 298)
روایات نشان میدهند که استقامت در برابر مشکلات دوران غیبت، شرط آمادگی برای انتظار تا ظهور است و فرد منتظر با ناراحتی و افزایش تنش روبهروست.
فرانکل معتقد است که جستوجوی معنا میتواند وظیفهای آشوبنده و مبارزهجویانه باشد و تنش درونی را بیفزاید نه آنکه بکاهد. در واقع، فرانکل این افزایش تنش را شرط لازم سلامت روان میداند و میگوید: شخصیت سالم در سطح معینی از تنش است؛ سطحی میان آنچه بدان دست یافته یا به انجام رسانده و آنچه باید بدان دست یابد یا به انجام رساند، یعنی فاصلهای میان آنچه هست و آنچه باید بشود. (کریمی، 1388: 161)
مزلو نیز معتقد است افراد کاملاً سالم خواستار متحقق ساختن استعدادهای بالقوه خود و شناختن و فهمیدن دنیای پیرامونشان هستند. در این حالتِ فراانگیزش، شخص در تلاش جبران کمبودها یا کاهش تنش نیست. کمال مطلوب، افزایش تنش از راه تجربههای تازه و مبارزهجویانه و گوناگون است. (همو: 97)
آلپورت نیز معتقد است تنها از راه همین تجربهها و خطرهای تنشزاست که بشر میتواند ببالد. (همو: 17)
ب) کسب فضایل اخلاقی (پارسایی)
از پیآمدهاى طبیعى و منطقى آمادگی برای ظهور، کسب فضایل اخلاقی و شایستگیهای فردی برای همراهی حضرت است. در حقیقت، براى تحقق این مهم، منتظر، نهتنها میکوشد به واجبات عمل کند و محرمات را ترک گوید، بلکه از هر غفلتى نیز میپرهیزد و این امر، مستلزم پارسایی، زهد و تقواست و شایستگی در پرتو عمل صالح میخواهد. (شرفی، 1382: 22 - 30) مؤلف کتاب گرانقدر مکیال میگوید:
مؤمنی که در انتظار آمدن مولایش است، هر قدر انتظارش شدیدتر میشود، تلاشش برای آماده شدن از طریق ورع و اجتهاد و پاک کردن نفس خود از اخلاق ناپسند و کسب اخلاق پسندیده افزایش مییابد. (موسوی اصفهانی، 1421: ج2، 136)
امام صادق(ع) نیز میفرمایند:
برای صاحبالامر، غیبتی طولانی است. در این دوران، همه باید تقوا پیشه کنند و به دین خود چنگ زنند. (نعمانی، 1422: 174: ح11)
همچنین میفرماید:
من سرّ أن یکون من أصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الأخلاق؛ (همو: 207، باب 11، ح16)
هرکس دوست دارد در شمار اصحاب حضرت قائم(عج) باشد، باید منتظر باشد و پارسایی پیشه سازد و به اخلاق نیکو رفتار کند.
با توجه به این روایات میتوان نتیجه گرفت که دستآورد انسانى تابع ارادة اوست تا با عقل و هشیاری رفتار خویش را هدایت کند و مسئول سرنوشت خود باشد، همانطور که اریک فروم انسان سالم را حاکم و عامل خود و سرنوشت خود میداند. (کریمی، 1388: 71)
اوامر و نواهى در آیات و روایات دربارة مؤمنان و منتظران واقعی، به اعتبار همین اصل اساسى یعنى قبول اراده و اختیار در انسان و تأکید بر بعد هشیارى براى «شدن» انسان است. (آذربایجانى، 1375: 6 - 22) آیة 21 سورة نور نیز بر همین امر تأکید میکند:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ؛ (نور: 21)
اى کسانى که ایمان آوردهاید، پاى از پى گامهاى شیطان منهید.
آلپورت سائق انسانهای سالم را کشمکشهای ناآگاه نمیداند و معتقد است شیاطین درون، رفتار آنان را تعیین نمیکنند، بلکه افراد سالم در سطح معقول و آگاه عمل میکنند و از نیروهایی که آنها را هدایت میکنند کاملاً آگاهند و میتوانند بر آنها چیره شوند. (کریمی، 1388: 14)
منتظران واقعی امام عصر(عج) تنها به آماده کردن خود برای استقبال از ایشان و پیوستن به حضرتش راضی نمیشوند، بلکه خود را موظف میدانند این آمادگی را در سایر مؤمنان نیز ایجاد کنند و در حقیقت به تربیت منتظران واقعی بپردازند؛ چرا که امام رضا(ع) میفرمایند:
خدای متعال اهل عافیت را مکلف فرموده است به امور کسانی که از بیماری مزمنی رنج میبرند و گرفتاری دارند، رسیدگی نمایند. (صدوق، 1378: ج2، 89)
صحت و عافیت در انسان، هم به بدن او مربوط میشود و هم به روحش. از همین روی است که علی(ع) میفرمایند:
پیش از آنکه به نادانان بگویند چرا نرفتید یاد بگیرید، به دانایان میگویند: چرا یاد ندادید؟ (بنیهاشمی، 1386: 286)
لذا در روایت آمده است:
من أصبح لا یهتمّ بأمور المسلمین، فلیس بمسلم؛ (کلینی، 1363: ج2: 163: ح1)
کسی که صبح از خواب بیدار شود و به فکر مسلمانان نباشد، مسلمان نیست.
در حقیقت شناخت حقوق برادران دینی و ادای آنها، از بزرگترین نعمتهای الهی است که باید آن را جزو مهمترین مصادیق فرج برای مؤمن منتظر فرج به شمار آورد. (بنیهاشمی، 1386: 288) لذا امام باقر(ع) دربارة دستگیری از ضعیفان، به منتظران مهدی(عج) اینگونه سفارش میکنند:
توانگران به ضعفا و بیچارگان یاری رسانند و به فقرا و مستمندان عطوفت ورزند و اگر چنین باشد و قبل از قیام قائم ما از دنیا برود، شهید خواهد شد. (طوسی، 1414: 231 - 232، مجلس نهم، ح2)
امام صادق(ع) نیز میفرمایند:
اصحاب قائم به گونهای با هم معاشرت میکنند، گویا از یک پدر و مادر هستند. (بحرانی، 1419: ج2، 23 - 24)
آلپورت وجدان بالغ را حاکی از حس وظیفهشناسی وی به خود و دیگران میداند که شاید از ارزشهای دینی یا اخلاقی ریشه گرفته باشد. از دیدگاه او شخصیت سالم متوجه دیگران است و به هیچ روی خودمدار نیست. (کریمی، 1388: 33 و 35)
اریک فروم مطلوبترین راه را ایجاد حس برادری به همنوعان میداند. وی معتقد است که احساس ارتباط و عشق و توجه و مشارکت در جامعه، این حس همبستگی با دیگران، نیاز ریشه داشتن، ارتباط و وابستگی به جهان را ارضا میکند. (همو: 67)
مزلو میگوید:
خواستاران تحقق خود، به همة انسانها عمیقاً احساس همدلی و محبت دارند و در عین حال آمادة کمک به بشریت هستند. آنها به دیگران بهویژه کودکان، مهربان و شکیبا هستند. (همو: 11 و 110)
مؤلفة اشتیاق
بُعد عاطفی انتظار که در حقیقت نقطۀ اوج انتظار و گرمی و حرارت آن به شمار میآید، اشتیاق است. هرچه آتش این اشتیاق در وجود منتظر بیشتر شعلهور شود، مفارقت دوست مشکلتر و تلختر خواهد شد و غم و اندوه فراوانتری به دنبال خواهد داشت چنانکه به بکاء، جزع و ندبه منجر میشود. (فقیه ایمانی، 1384: 134)
تأثیر مؤلفة اشتیاق در شخصیت منتظر
الف) عشق و محبت
امام رضا(ع) فرمود:
ألأنیس الرّفیق و الوالد الشّفیق و الأخ الشّقیق...؛ (کلینی، 1363: ج1: 200: ح1)
امام، همدم و رفیق، پدر و مهربان... است.
در دعای ندبه آمده است:
بنفسی أنت من مغیّبٍ لم یخل منّا ... عزیزٌ علیّ أن أری الخلق و لا تُری و لا أسمعُ لک حسیساً و لا نجوی ... لیت شعری أین استقرّت بک النّوی بل أیّ أرضٍ تقلّک أو ثری أ برضوی أم غیرها أم ذی طوی؛
جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست! ... چهقدر بر من جانکاه است که مردم را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ گونه صدا و سخنی از تو نشنوم ... ای کاش میدانستم در چه جایی منزل گرفتهای و چه سرزمین و مکانی تو را دربر گرفته است! آیا در کوه رضوی هستی و یا در جای دیگر و یا در ذیطوی هستی...؟
به راستی منتظر عاشقی است که به دنبال یار میگردد و با شور و شوق همه جا را در طلبش جستوجو میکند.
آلپورت معتقد است شخص سالم از نظر روانی، به پدر، مادر، فرزندان، همسر یا دوستان نزدیکش عشق و محبت نشان میدهد. این توانایی، حاصل پرورش کامل مفهوم خود است. در این حال شخص به فرد محبوب خود احساسی اطمینانبخش نشان میدهد و به آسودگی و شادمانی او به اندازة خوشی و آسایش خودش اظهار علاقه میکند. (کریمی، 1388: 28)
فرانکل نیز معتقد است ویژگی دیگر انسانهای از خود فرارونده توانایی ایثار و دریافت عشق است. عشق، هدف نهایی انسان است. رستگاری از راه عشق و در عشق است. با ایثار عشق به دیگری میتوان خصایل و ویژگیهای ممتاز او، حتی آنهایی را دید که هنوز تحقق نیافتهاند. (همو: 167)
ب) چشم به راه بودن
منتظر واقعی کسی است که برای رسیدن یار لحظهشماری میکند؛ یعنی به او عشق میورزد، با او سخن میگوید و با چشمهای نگران، به دوردست مینگرد تا شاید او را ببیند و بیابد.
در زیارت آلیاسین آمده است:
السّلام علیک حین تقوم السّلام علیک حین تقعد السّلام علیک حین تقرء و تبیّن السّلام علیک حین تصلّی و تقنت السّلام علیک حین ترکع و تسجد...؛
سلام بر تو آنگاه که میایستی، سلام بر تو آن گاه که مینشینی، سلام بر تو هنگامی که قرآن میخوانی و بیان میکنی، آنگاه که نماز میگزاری و قنوت میبندی، سلام بر تو چون به رکوع میروی و سجده میکنی... .
یعنی در همۀ احوال دلم با تو و چشمم به راه توست. از همین روی، مؤلف کتاب مکیال المکارم در مورد برخی نشانههای انتظار کامل میفرماید:
«اول. آنکه شخص منتظر دائماً محزون و غمگین است، در زمان فراق محبوب خود؛
دوم. گریان بودن در انتظار آن حضرت؛
سوم. همیشه به یاد آن حضرت بودن و آنی خود را از ذکر و فکر او فارغ نگذاشتن؛
چهارم. چون انتظار و مقام محبت شدید شد، خواب و خوراک شخص کم میشود، بلکه کار به جایی میرسد که از هیچ چیز از امور خود روی برنمیگرداند؛
پنجم. چون انتظار کامل شد، شخص از هیچ چیز دنیا لذت نمیبرد، بلکه لذت او منحصر به ذکر محبوب میشود.» (بنیهاشمی، 1386: 298)
آلپورت شخصیت سالم را لزوماً شخصیت بیخیال و شاد نمیداند. در واقع، او معتقد است زندگی شخص سالم چهبسا سخت و تلخ و آکنده از درد و رنج باشد. (کریمی، 1388: 18)
قصد قربت در انتظار فرج امام عصر(عج)
اساسیترین ویژگی منتظر واقعی معرفت عمیق به خداوند متعال است. (احمدی سعدی و فرزاد فرد، بیتا: 194) قرآن کریم در مورد ویژگیهای یاران مهدی(عج) میفرماید:
یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّـهِ؛ (مائده: 54)
در راه خدا جهاد مىکنند.
یُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ؛ (مجادله: 22)
به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند.
امام علی(ع) نیز میفرمایند:
مردانی که خدا را آنچنان که شایسته است، شناختهاند و آنان یاوران مهدی در آخرالزمانند. (مجلسی، 1403: ج57، 229، ح56)
انتظار فرج، بندگی خداوند متعال است و در این مسیر باید همانگونه حرکت کرد که خداوند اراده میکند و این نوع انتظار است که والاترین عبادت محسوب میشود: «أفضل العبادة إنتظار الفرج.» (قندوزی، 1416: ج3: 397، ح51)
به عبارتی قصد تقرب به ساحت قدس خداوند متعال یا محبت و رضاى او، انگیزة اصلى انسان منتظر است. این انگیزهاى است فرارونده از خود، ولى در عین حال داراى جهتگیرى کاملاً مشخص، یعنى به سمت بالاترین مبدأ آفرینش است.
این انگیزه از امور عبادى شروع مىشود و دایرة آن مىتواند تمام گسترة زندگى مؤمن منتظر را فرا بگیرد. اگرچه این قسمت با نظریة «فرانکل» مشابهتهایى دارد، او معنایابى را در امور دیگرى مثل رنج، عشق، و خلاقیت ترسیم مىکند که الزاماً جهتى فرارونده به سوى مبدأ اعلاى الهى مورد نظر او نیست. (آذربایجانى، 1375: 6 - 22)
امام علی(ع) نیز در وصف یاران مهدی(عج) میفرمایند:
خداوند دلهای آنان را به هم نزدیک میکند. آنها از هیچ کس ترسان نمیشوند و از اینکه کسی به آنها بپیوندد شادمان نمیگردند. (احمدی سعدی و فرزادفرد، بیتا: 192)
امام صادق(ع) نیز میفرمایند:
خوشا به حال شیعیان قائم که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او؛ آنان اولیای خدا هستند؛ همانها که نه ترس آنها را فرا میگیرد و نه اندوهگین میشوند. (صدوق، 1405: 357، باب 33، ح54)
روایات فوق بر نقش داشتن بُعد ناهشیار انسان در تشکیل شخصیت او و تعیین ساختارهاى وجودى او اشاره میکنند. اگر چه تعابیر موجود در متون اسلامى، با ابعاد ناهشیار فرویدى مناسبتى ندارد، نزدیکى خاصى با «ضمیر ناهشیار» یونگ دارد؛ زیرا از نظر وى محتواى ضمیر ناهشیار، شامل خدا، روح و نیروهاى غیبى مىشود: «این مفهوم معادل است با نمود روح، نفس، خدا، سلامت و... همچنین حالات نفسانى که با هیجان شروع مىشود.» (آذربایجانى، 1375: 6 - 22)
نمونههایى از این نداهاى ناهشیار یا تأثیرات ناهشیار در قرآن کریم نیز وجود دارد:
هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمـُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَاناً؛ (فتح: 4)
اوست آن کس که در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند.
به عبارت دیگر باید گفت در مکتب انتظار مجموعه عوامل دخیل در شکوفایى انسان، صرفاً عوامل هشیار ارادى و محیطى و... نیستند، بلکه عوامل ناهشیار و ماوراء طبیعى نیز مىتوانند در این زمینه نقش داشته باشند. باید متذکر شد این مقایسه بدین معنا نیست که تفسیر روانشناختى یونگ، براى وجود خدا و نیروهاى ماوراء طبیعى نیز پذیرفته میشود.
نتیجه
در پایان به طور طبقهبندی شده، نظرات تطبیقی مکتب انتظار دربارة شخصیت مطلوب و سالم ارائه میشود:
انگیزش: قصد تقرب به ساحت قدس خداوند متعال یا محبت و رضاى او، انگیزة اصلى انسان منتظر است. این قسمت با نظریه «فرانکل» مشابهتهایى دارد.
تأکید بر هشیار یا ناهشیار: تأکید بر هر دو است، لکن تأکید اصلى بر بخش هشیار انسان است که نمود اصلى آن همان اراده و کوشش در راه امور اختیارى است. در این قسمت مىتوان گفت نظرات روانشناسان مذکور با دیدگاه مکتب انتظار تقریباً مشترک است. از طرفى قرائنى هم بر نقش داشتن بعد ناهشیار انسان در تشکیل شخصیت او و تعیین ساختارهاى وجودى او، در آیات و روایات دیده میشود. این نزدیکی خاصی با «ضمیر ناهشیار» یونگ دارد.
تأکید بر گذشته، حال یا آینده: تأکید اصلى بر زمان حال است و از این جهت مىتوان گفت دیدگاه روانشناسان مذکور، خصوصاً دیدگاه پرلز که بر زمان و این مکان تأکید بسیار دارد، با دیدگاه مکتب انتظار تقریباً مشترک است، اما با وجود این در روایات و آیات نشانههایى از تأثیر گذشته و نقش آینده در ساختن شخصیت مطلوب مشاهده میشود.
تأثیر گذشتة فرد از نظر اسلام و در نتیجه از دیدگاه مکتب انتظار مورد تردید نیست، ولى مهم این است که انسان مؤمن در اسلام، هیچگاه اسیر دستبسته گذشته خود نیست و با اراده و اختیار آگاهانه خود مسیر کمال و تعالى خود را برمىگزیند. این قسمت با نظریات آلپورت، راجرز، مزلو، فرانکل و پرلز مطابقت دارد.
نقش آینده را نیز در جهاتى میتوان مشاهده کرد:
یکم. مکتب انتظار، داشتن هدف را در رشد و کمال انسان مؤثر مىداند؛
دوم. داشتن امید صادق و مطابق با واقع، خصوصاً اگر امید به لطف و رحمت پروردگار باشد هیچ محدودیتى ندارد.
این قسمت نیز با نظریات آلپورت، یونگ و فرانکل تقریباً مطابقت دارد.
تأکید بر افزایش یا کاهش تنش: نظر مکتب انتظار در این زمینه، افزایش تنش براى فعالیت فردى و اجتماعى است که با نظریات آلپورت، راجرز، مزلو و فرانکل مشترک است.
نقش کار و هدفها: از دیدگاه مکتب انتظار، «کار» در شکوفایى استعدادهاى انسان امرى مهم و ضرورى است. این قسمت با نظرات آلپورت، مزلو و فرانکل مطابقت دارد.
احساس مسئولیت دربارة دیگران: اسلام و در نتیجه مکتب انتظار به طور جدى بر این امر تأکید دارد. این قسمت نیز با نظریات آلپورت، فروم، مزلو و فرانکل مشترک است.
ماهیت ادراک: استخراج دیدگاه مکتب انتظار در این محور نیازمند تأمل بیشتر است.
پژوهشکده مهدویت / گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html
منابع
1. آذربایجانی، مسعود، «انسان کامل (مطلوب) از دیدگاه اسلام و روانشناسی» فصلنامه حوزه و دانشگاه، تهران، سال سوم، ش9، زمستان 1375ش.
2. ـــــــــــــــ ، «رابطه انتظار و بهداشت روان»، سخنرانیها و مقالات چهارمین گفتمان مهدویت، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1385ش.
3. ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن محمد، شرح نهجالبلاغه، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مؤسسه اسماعیلیان، بیتا.
4. احمدی سعدی، عاطفه؛ فرزاد فرد، سمیه، تنها راه (چهارده گفتار پیرامون شناخت حضرت مهدی(عج))، شیراز، نشر بیناد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)، چاپ سوم، بیتا.
5. ادیبی، حسین، زمینه انسانشناسی، تهران، نشر لوح، 1356ش.
6. اصفهانی، محمدتقی، مکیال المکارم، تحقیق: سید علی عاشور، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1421ق.
7. ال اتکینسون، ریتا، زمینه روانشناسی هیلگارد، ترجمه: محمدتقی براهنی، تهران، انتشارات رشد، 1378ش.
8. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق: مؤسسة البعثة، بیروت، مؤسسة البعثة، چاپ اول، 1419ق.
9. بندر ریگی، محمد، المنجد، تهران، انتشارات ایران، بیتا.
10. بنیهاشمی، محمد، سلوک منتظران، تهران، نشر منیر، چاپ پنجم، 1386ش.
11. بهرامی احسان، هادی، «بررسی نقش انتظار و اعتقاد به مهدویت در تحکیم ارزشهای دینی»، وبسایت منجی (www.monjee.com)، قم، پژوهشکده انتظار نور، بیتا.
12. تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1366ش.
13. رفیعی، بهروز، آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1371ش.
14. شرفی، محمدرضا، «مقدمهای بر آثار تربیتی و روانشناختی انتظار»، ماهنامۀ موعود، ویژهنامۀ تربیت مهدوی، سال هفتم، ش38، تابستان 1382ش.
15. شریف رضی، محمد بن حسین، نهجالبلاغه، شرح: محمد عبده، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1412ق.
16. شفیعی سروستانی، ابراهیم، فرهنگ انتظار (شیعه، انتظار و تکالیف منتظران)، تهران، نشر موعود، 1380ش.
17. شولتس، دوآن، روانشناسی کمال، ترجمه: گیتی خوشدل، تهران، نشر پیکان، چاپ سیزدهم، 1385ش.
18. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، تحقیق: علیاکبر غفاری، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1403ق.
19. ـــــــــــــــــــــــــــــ ، عیون اخبار الرضا(ع)، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
20. ـــــــــــــــــــــــــــــ ، کمالالدین و تمام النعمة، تحقیق: علیاکبر غفاری، قم، مؤسسه نشر اسلامی جامعه مدرسین 1405ق.
21. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، انتشارات دارالثقافة، چاپ اول، 1414ق.
22. ـــــــــــــــــــــ ، الغیبة، تحقیق: شیخ عبادالله طهرانی، چاپ اول، 1411 مؤسسه معارف الاسلامیة قم.
23. فقیه ایمانی، محمدباقر، شیوههای یاری قائم آل محمد، قم، نشر عطر عطرت، 1384ش.
24. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تحقیق: سید طیب موسوی جزائری، نجف، منشورات مکتبة الهدی، 1387ق.
25. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، تحقیق: سید جمال أشرف، قم دارالاسوة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1416ق.
26. کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، تهران، نشر دانشگاه پیام نور، 1388ش.
27. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ پنجم، 1363ش.
28. متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمال، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1409ق.
29. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تحقیق: محمدباقر بهبودی، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403ق.
30. محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمة، ترجمه: حمیدرضا شفیعی، قم، انتشارات دارالحدیث، چاپ چهارم، 1383ش.
31. نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، تحقیق: فارس حسون کریم، قم، انتشارات انوار الهدی، چاپ اول، 1422ق.
32. واعظی، احمد، انسان از دیدگاه اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1377ش.
33. هورنای، کارن، تضادهای درونی ما، ترجمه: محمدجعفر مصفّا، تهران، نشر بهجت، 1388ش.
34. Allport, G, Becoming: Basic Consideration for a Psychology of Personality New Haven: Yale University press, 1955.
35. Frankl, V, Mans Search for Meaning: An Introduction to Logotherapy. Boston: Beacon press,1962.
36. Maslow, A. H, The Farther Reaches of Human Nature: New York: Viking, 1971.
37. Rogers, C.R, On Becoming a Person: ATherapists View of psycho therapy, Boston: Houghton,Mifflin,1961.
--
نقل از تبیان